گردشگری ادبی: جیمز جویس؛ از دوبلین تا زوریخ
به گزارش وبلاگ یاهو، جیمز جویس، بدون شک، مهم ترین و تاثیرگزارترین نویسنده قرن 20 است. او در رمان خود به نام اولیس که نسخه مدرن اودیسه هومر، در سه بخش است، سبک روایت جریان سیال فکر را به عالی ترین شکل به کار برده است. با خبرنگاران همراه باشید.
مطالعه می تواند راهی برای گریز از روزمرگی های همیشگی باشد. بعضی نویسنده ها مانند جی کی رولینگ (J .K. Rowling) خالق کتاب های هری پاتر، جورج آر آر مارتین (George R. R. Martin) خالق ترانه یخ و آتش (سریال بازی تاج و تخت اقتباسی از این کتاب است)، و سی اس لویز (C. S. Lewis) خالق سرگذشت نارنیا، دنیاهای مختلفی را برای ما قابل دسترس نموده اند. اما بعضی دیگر از نویسندگان به داستان هایی در دنیای واقعی می پردازند و خوانندگان را به این شیوه جذب می نمایند. جیمز جویس (James Joyce) از جمله اعضای گروه دوم است.
نگاهی مختصر به زندگی جیمز جویس
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس (James Augustine Aloysius Joyce) نویسنده مدرنیست، در 2 فوریه سال 1882 در دوبلین، ایرلند متولد شد؛ بزرگ ترین فرزند از ده فرزند آقا و خانم جویس بود. از همان سنین کم علاقه و استعداد خود را به ادبیات و نوشتن نشان داد. زبان نروژی را خود آموخت و شروع به خواندن نمایشنامه های هنریک ایبسن کرد. در اوقات فراغت غرق در آثار دانته، ارسطو و توماس آکویناس می شد.
به علت استعدادی که داشت، خانواده اش او را تشویق به تحصیل کردند و او را به مدرسه و دانشگاه فرستادند.
فارغ التحصیلی جویس
پس از رویارویی با فراز و نشیب هایی در زندگی، با همسرش نورا بارنکل (Nora Barnacle) آشنا شد. آن ها با هم ازدواج کردند و در ابتدا به شهر پولا در کرواسی و سپس به تریسته در ایتالیا مهاجرت کردند. آن جا، جویس انگلیسی تدریس می کرد و ایتالیایی می آموخت. او به 17 زبان دنیا می توانست صحبت کند، از جمله عربی، سانسکریت و یونانی. در این مدت به نوشتن ادامه داد و در سال 1914 اولین کتاب خود دوبلینی ها مجموعه ای از 15 داستان کوتاه را منتشر کرد. دو سال بعد کتاب دوم خود، رمان چهره مرد هنرمند در جوانی را منتشر ساخت که بسیاری از اتفاقات زندگی خود را در آن بیان نموده است و می توان گفت که به گونه ای بیوگرافی خود او است. این کتاب بسیار مورد توجه نویسنده آمریکایی، ازرا پاوند، نهاده شد و جویس را پیش روی یک سبک تازه معرفی کرد. نوشتن کتاب سوم خود، اولیس را در اوایل جنگ دنیای دوم، یعنی زمانی که همراه با خانواده اش به زوریخ رفتند شروع کرد. این کتاب ابتدا در پاریس منشر شد اما چاپش در آمریکا و انگلستان به علت قوانین سانسور منع شد اما در نهایت در سال 1933 پس از بحث و جدل های فراوان مجوز چاپ در این کشورها را گرفت.
در سال 1923 نوشتن کتاب معروف خود بیداری فینگ ها را شروع کرد. این کتاب سر و صدای زیادی به پا کرد و تحسین و انتقاد بسیاری را برانگیخت. این کتاب بسیار معروف و محبوب شد و عنوان کتاب هفته ، هم در آمریکا و هم در انگلستان را از آن خود کرد. در همین دوران بود که مبتلا به بیماری چشمی آب سیاه شد و برای چندین سال او را تا مرز نابینایی پیش برد.
پس از سقوط فرانسه در جنگ دنیای دوم به زوریخ رفت و آخرین روزهای زندگی خود را در این شهر گذراند.
او در 11 ژانویه 1941 در زوریخ به علت زخم معده تحت جراحی نهاده شد و به ظاهر معالجه شد. او روز بعد دوباره به حال اول خود بازگشت و برخلاف تزریقات بسیار به کما رفت. در 13 ژانویه، 2 صبح به هوش آمد و از پرستار خواست تا پیش از بیهوشی دوباره با همسر و پسرش تماس بگیرد و آن ها را فراخواند. یک ربع بعد، زمانی که آن ها در راه بودند، جویس چشم از دنیا فروبست. مقبره او در زوریخ است.
کتابخانه دانشگاه دوبلین را به افتخار او به نام جیمز جویس نام گذاری نموده اند.
16 ژوئن، روز بزرگداشت جویس
امروزه در دوبلین هر سال 16 ژوئن را به افتخار حضور جویس در وادی ادبیات جشن می گیرند. هواداران اولیس سفری را در شهر شروع می نمایند. ابتدا به جیمز جویس سنتر می فرایند (مکانی برای شناخت بیش تر جویس، شامل تورها، نمایشگاه ها و بسیاری برنامه های دیگر) سپس در موزه نویسندگان دوبلین (این موزه منزلگاه آثار، نامه ها، تصویرها و وسایل شخصی نویسندگان نامی دوبلین است) توقف می نمایند.
سبک نوشتاری جیمز جویس؛ جریان سیال فکر
جریان سیال فکر (stream of consciousness) شکلی از روایت در ادبیات است که راوی جریان افکار شخصیت داستانی را به به همان شکل که در فکر شخصیت رخ می دهد بیان می نماید. در این روایت که نوعی تک گویی درونی است، از نشانه گذاری، قوانین دستوری، رعایت زمان در داستان خبری نیست. در واقع هرج و مرج افکار و احساسات فکر شخص را در هر زمان نشان می دهد.
جویس در کتاب اولیس بسیار هنرمندانه از این سبک روایت استفاده نموده است. این رمان توصیف یک روز از زندگی آقای لئوپولد بلوم، یک یهودی میان سال است که در دوبلین زندگی می نماید. در زیر بخشی از تک گویی مولی یکی از شخصیت های این کتاب را با هم می خوانیم:
یک ربع بعد صبح خیلی خیلی زود گمان می کنم آن ها الان در چین دارند بیدار می شوند و گیس های بافته شده خود را شانه می نمایند خب راهبه ها زنگ عبادت انجلوس را که هیچ کس هم نمی آید به صدا درآورده اند تا خواب بقیه به جز یک یا دو کشیش را بهم بزنند ساعت شماته ای مقابل خانه مغز را از جایش بیرون می آورد بگذار ببینم می توانم بخوابم 1 2 3 4 آن ها چه نوع گلی هستند ...
همان طور که متوجه شدید این تک گویی جریان فکر مولی را بیان می نماید و از نقطه گذاری یا قوانین دستوری استفاده نشده است.
برج و موزه جیمز جویس
قلعه مارتلو از قلعه های معروف دوبلین است که در سال 1804 مورد تهدید حمله ناپلئون نهاده شد. این قلعه داستان های زیادی برای گفتن دارد از جمله اقامت کوتاه جویس در آن. برای یک مدت این قلعه را اجاره می دادند. یکی از مستاجرهای این قلعه دوست جویس بود. جویس به دعوت دوستش به این قلعه رفت و برای مدت بسیار کوتاهی در آن زندگی کرد.
امروزه این قلعه به موزه جیمز جویس تبدیل شده است.
منبع: کجارو / jamesjoycetower.com / travelandleisure.com / famousauthors.org / biography.com